تعداد نشریات | 8 |
تعداد شمارهها | 298 |
تعداد مقالات | 2,216 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,895,261 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,438,046 |
همبستگی الهی با محرومان؛ دلالتهای اجتماعی الهیات آزادیبخش در سنت مسیحی − اسلامی | ||
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی | ||
دوره 16، شماره 32، مهر 1403، صفحه 21-41 اصل مقاله (2.01 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30471/soci.2025.10501.2027 | ||
نویسنده | ||
مهدی گنجور* | ||
دانشیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اهلالبیت (ع) دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. | ||
چکیده | ||
مقدمه و اهداف: قرن بیستویکم، عصر جهانیشدن علم و فناوری است؛ اما بسیاری از جوامع بشری درگیر بحرانهای متعددی هستند. میلیونها انسان از بیعدالتی، ظلم و خشونت رنج میبرند. انسانها در جهان پسامدرن هنوز تحت فشار بیکاری، فقر، گرسنگی، سوء تغذیه و بیخانمانی هستند. پناهندگان و مردم به حاشیهراندهشده، قربانی جنگ و خشونت هستند و عذاب نژادپرستی و تبعیض را تحمل میکنند. در حال حاضر، مبارزات آزادیخواهانه این ستمدیدگان به امید رهایی از رنج و ستم در سطح گستردهای شروع شده و همچنان نیز ادامه دارد. پشتوانه ایدئولوژیک چنین نهضتهای آزادیبخش و ضد استعماری در جوامع مسلمان، آموزههای نوعدوستانه اسلام است. اسلام دین مهربانی نسبت به دیگران، برقراری عدالت بین آنها، اعطای حقوق آنها و دفاع از مظلومان و آزاردیدگان است. الهیات سیاسی اسلام بهعنوان یک الهیات آزادیبخش مذهبی و ضد استعماری در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، مداخلات استعمارگران (امپریالیسم)، فساد، عقبماندگی و فقر کشورهای جهان سوم (بهویژه خاورمیانه و برخی کشورهای آمریکای لاتین) شکل گرفت. اسلام از تمام آزادیخواهان جهان میخواهد که در برابر فقر و ستم سکوت نکنند و برای آزادی محرومان و ستمدیدگان و علیه ظلم و خشونت ساختاری قیام کنند. وظیفه شرعی مؤمن واقعی، مبارزه با شرایط موجود و تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است. بنابراین، متکلمان آزادیخواه، الهیات را فقط «شناخت خداوند به نحو تئوریک» نمیشمارند، بلکه عملی کردن آن ازطریق مبارزه با فقر، ستم، تبعیض و شکاف طبقاتی میدانند. هدف این مقاله، تحلیل ریشههای این رویکرد انساندوستانه در متون دینی مسیحیت و اسلام و شناسایی ویژگیهای مشترک آن در این دو سنت است. روش: این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است. در این روش، ابتدا متون دینی و تاریخی مرتبط با موضوع الهیات آزادیبخش در اسلام و مسیحیت جمعآوری و سپس با استفاده از تکنیکهای تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزههای مرتبط با این موضوع استخراج و تحلیل شده است. برای جمعآوری اطلاعات، از منابع کتابخانهای مانند کتب، مقالات و اسناد مرتبط با الهیات آزادیبخش، جامعهشناسی سیاسی و مطالعات دینی استفاده شده است. همچنین، از متون مقدس و روایی اسلام و مسیحیت برای استخراج آموزههای مرتبط با عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و حمایت از محرومان بهره گرفته شده است. در مرحله تحلیل محتوا، مفاهیم کلیدی مانند عدالت، آزادی، ظلم، ستم، فقر، محرومیت و همبستگی با محرومان شناسایی و سپس روابط بین این مفاهیم با استفاده از رویکرد تطبیقی بین دو سنت دینی بررسی شده است. درنهایت، با استفاده از یافتههای حاصل از تحلیل متون، الگویی برای الهیات آزادیبخش اسلامی با تأکید بر همبستگی با محرومان ارائه شده است. نتایج: یافتههای پژوهش نشان میدهد که الهیات آزادیبخش اسلامی، ریشه در آموزههای عدالتخواهانه و ضد ظلم اسلام دارد. اسلام با تأکید بر مفاهیمی مانند عدالت، مساوات، برادری و همبستگی اجتماعی، به مبارزه با هرگونه ظلم، ستم و نابرابری دعوت میکند. حمایت اسلام از جنبشهای آزادیبخش بر اصولی چون سازشناپذیری با ستمگران، پیوند معنوی، حبّ و بغض مقدس و عشق به مردم استوار است. الهیات آزادیبخش اسلامی، با تأکید بر نقش اجتماعی - سیاسی اسلام در مقابله با فقر، ستم و نابرابری نشان میدهد که اسلام نهتنها یک دین فردی، بلکه دینی اجتماعی و سیاسی است که به بهبود شرایط زندگی محرومان و ستمدیدگان توجهی ویژه دارد. همچنین، پژوهش نشان میدهد که بین الهیات آزادیبخش اسلامی و الهیات آزادیبخش مسیحی، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد. هر دو رویکرد، بر عدالت، آزادی، همبستگی با محرومان و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند. این نقاط مشترک، میتواند زمینه را برای گفتوگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند. بحث و نتیجهگیری: الهیات آزادیبخش اسلامی، بهعنوان یک حوزه مطالعاتی نوظهور، نیازمند توجه و بررسی بیشتر است. این رویکرد، با تأکید بر آموزههای عدالتخواهانه اسلام و نقش اجتماعی−سیاسی این دین در مبارزه با ظلم و ستم، میتواند نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی محرومان و ستمدیدگان ایفا کند. الهیات آزادیبخش اسلامی، با الهام از آموزههای مشترک بین اسلام و مسیحیت، میتواند زمینهای برای گفتوگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند. این مقاله با به چالش کشیدن الهیات سنتی در پاسخگویی به نیازهای انسان مدرن، به تحلیل مختصات مشترک الهیات آزادی بخش اسلامی−مسیحی میپردازد. توضیح بیشتر اینکه الهیات سنتی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، خدایی را محور مطالعه خود قرار میدهد که با صفات مطلقه، حاکم مطلق جهان، متعالی و منزه از جهان، بیرون از تاریخ و زمان، ازلی و ابدی، ثابت و ایستا، بدون تغییر و تحول و تأثیر و تأثر و غیر رابطهمند و غیر واکنشی تصویر میشود. این تصویر کلاسیک از خدا، نهتنها در دنیای مدرن کارایی خود را از دست داده، بلکه به ضرر انسان نیز تمام شده است. تخریب محیط زیست، نادیده گرفتن تنوع انسانها و دامن زدن به تبعیضها و بیعدالتیهای اجتماعی ازجمله پیامدهای این تصویر است. در پاسخ به نیاز انسان مدرن، متکلمان به ارائه خوانشی کارآمد از الهیات روی آوردند. الهیات رهاییبخش، شاخهای از الهیات مدرن است که ابتدا توسط متکلمان مسیحی پدید آمد. ریشه اصلی آن را باید در رویکرد افراطی متکلمان مسیحی به ایمان و معنویت فردی و غفلت از مسائل عینی و اجتماعی مردم دانست. بیاعتنایی کلیسا به این مشکلات، زمینه ظهور این مدل الهیاتی را در پاسخ به معضلات اجتماعی مانند فقر، بیعدالتی و سایر تبعیضها فراهم کرد. این مقاله با الهام از مسیحیت، ریشه الهیات رهاییبخش را در رسالت ضد استبدادی اسلام جستجو کرد. اسلامی که با هدف رهایی کسانی نازل شد که زیر بار ظلم و ستم و تبعیض، کرامت انسانی خود را از دست داده بودند. این دین، حافظ ارزشهای انسانی عدالت و برابری است و نمونه کامل آن، حضرت محمدn بود. اسلام، مکتب مبارزه با ظالمان و هر نوع ساختار تبعیضآمیز و خشونتآمیز است. الهیات سیاسی اسلام بهعنوان یک الهیات آزادیبخش، در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، استعمار و فقر کشورهای جهان سوم شکل گرفت. باوجوداین، «الهیات آزادیبخش اسلامی»، موضوعی نسبتاً ناشناخته در دانش الهیات سیاسی است. این مقاله با ارائه یک مدل اسلامی برای الهیات سیاسی بهعنوان الهیات آزادیبخش، ضمن تحلیل هندسه معرفتی و کاربردی این مدل، جایگاه واقعی آن را نشان میدهد. یافتهها نشان میدهد اصلیترین مشخصه الهیات رهاییبخش مسیحی − اسلامی، وارد کردن ایمان به عرصه عمومی و صحنه عمل است. ایمانی که به اقدام رهاییبخش منجر نشود، فرد و جامعه را به رستگاری نخواهد رساند. اگر ایمان شخص به تغییر در شرایط نابسامان اجتماعی منجر نشود، فاقد ارزش است. بنابراین، ایمان و معنویت از منظر الهیات رهاییبخش، یک حقیقت زنده، پویا و متجلی در عمل است. مؤمن در قبال همنوع خود بیتفاوت نیست، به خلق خدا عشق میورزد، در برابر ستمگران میایستد و در کنار مظلومان میماند. تقدیر و تشکر: نویسنده مقاله از تلاشهای بیدریغ سردبیر محترم فصلنامه و داوران ارجمند که با پیشنهادات ارزشمندشان نگارنده را در انجام این پژوهش یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار است. تعارض منافع: نویسنده مقاله هیچگونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش نداشته است. | ||
کلیدواژهها | ||
اسلام؛ مسیحیت؛ جامعهشناسی سیاسی؛ الهیات آزادیبخش؛ سازشناپذیری؛ محرومان | ||
مراجع | ||
* قرآن کریم
* نهجالبلاغه (1378). گردآورنده: سید رضی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
* The Holy Quran [In Persian].
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 93 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 35 |