تعداد نشریات | 8 |
تعداد شمارهها | 298 |
تعداد مقالات | 2,216 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,895,256 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,438,042 |
ارزیابی هویت گزارههای اعتباری در اقتصاد اسلامی در امتداد اندیشه علامه طباطبایی | ||
روش شناسی علوم انسانی | ||
دوره 30، شماره 121، دی 1403، صفحه 65-81 اصل مقاله (1.56 M) | ||
نوع مقاله: علمی - پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30471/mssh.2025.10054.2534 | ||
نویسندگان | ||
محمد جواد توکلی* 1؛ عبدالله فتحی2 | ||
1استادیار گروه اقتصاد، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ایران | ||
2استادیار، عضو هیئتعلمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی، قم، ایران. | ||
چکیده | ||
مقدمه و اهداف: در دانش اقتصاد و اقتصاد اسلامی مفاهیم و گزارههای اعتباری زیادی استفاده میشود. اعتبار پول، اعتبار حرمت ربا نمونههایی از اعتباریات در اقتصاد اسلامی است. یکی از دیدگاههای رایج در مورد اعتبارات، دیدگاه علامه طباطباییe است. ایشان گزارههای اعتباری را گزارههایی میدانند که در آن حد یا حکم چیزی به چیز دیگر نسبت داده میشود تا برخی مقاصد فردی و جمعی حاصل شود. در تحلیل ایشان، گزارههای اعتباری کارکرد استعاری دارند. یک برداشت از دیدگاه ایشان این است که این گزارهها گزارههای کاذبی میباشند که منافع اجتماعی در پی دارند. این گزاره نه در ذیل گزارههای بدیهی قرار میگیرند و نه مصداق گزارههای نظری قابلارجاع به بدیهی میباشند. در این مقاله به بررسی رویکرد علامه طباطباییe در مورد اعتباریات و امتداد آن در اقتصاد اسلامی میپردازیم. بنا به فرضیه مقاله، پذیرش صدق اعتباری گزارههای اعتباری میتواند به تقویت توصیف و تبیین در اقتصاد اسلامی و همچنین، بهبود سیاستگذاریهای اقتصادی کمک کند. براساساین، اگر گزارههای اعتباری در اقتصاد اسلامی را گزارههای صادق و صدقشان را وابسته به اعتبار اعتبارکننده اولیه و یا پذیرندگان اعتبار در جامعه بدانیم، صادق بودن این قضایا بدین معناست که آنها واقعیت اعتباری موجود را حکایت و ایجاد میکنند؛ واقعیتی که با توجه به پذیرش عمومی، منشأ آثار حقیقی عینی است. افزونبراینکه عقلا بر مبنای این اعتبارات عمل میکنند و بدان ترتیب اثر میدهند؛ مثلاً بابت نقلوانتقال مالکیت پول پرداخت میکنند، عمل یا عدم عمل براساس برخی اعتباریات آثار حقیقی ناخواستهای دارد که اجتنابناپذیر است. روش: در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی انتقادی به تبیین و ارزیابی دیدگاه علامه طباطباییe در مورد هویت گزارههای اعتباری و رهیافت آن برای اقتصاد اسلامی پرداختیم. روش مقاله در جمعآوری اطلاعات موردنیاز کتابخانهای و اسنادی است. در این رویکرد، مطالعات مرتبط با هویت گزارههای اعتباری با روش تحلیلی فلسفی ارزیابی میشود. تحلیل هویت گزارههای اعتباری با مقایسه این گزارهها با گزارههای غیراعتباری صورت میگیرد. تحلیل فلسفی انواع گزارهها ما را قادر میکند که ابعاد هویتی گزارههای اعتباری را استخراج کنیم. در ادامه با اتخاذ رویکردی تطبیقی، برداشت ارائه شده از هویت گزارههای اعتباری را بر نمونههایی تطبیق میکنیم. در این راستا، ابتدا با استفاده از روش تحلیل فلسفی به تفکیک گزارههای اعتباری و غیراعتباری در اقتصاد اسلامی میپردازیم. در ادامه به تحلیل فلسفی هویت گزارههای اعتباری میپردازیم. بخش بعدی مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی انتقادی صورت میگیرد. در این بررسی، دیدگاه علامه طباطباییe در مورد اعتباریات نقد و ارزیابی انتقادی میشود. این تحلیل انتقادی زمینه را برای ارائه رویکرد منتخب با عنوان واقعیت اعتباری در گزارههای اعتباری فراهم میکند. در انتهای مقاله با استفاده از روش تطبیقی، برداشت مطرحشده از اعتباریات در اقتصاد اسلامی بر دو نمونه تطبیق شده است؛ نمونه اول تطبیقی، حرمت رباست. در این مورد اعتبار درست سازگار با واقعیتهای تکوینی صورت میگیرد. نمونه دوم، ادعای ناعادلانه بودن یارانه پنهان و ضرورت حذف آن است. در مثال دوم، اعتبار نادرست باعث فهم نادرست از واقعیتهای تکوینی و تشریعی و در نتیجه قانونگذاری نامناسب میشود که نتایج نامناسبی بهدنبال دارد. نتایج: یافتههای مقاله نشان میدهد تحلیل علامه طباطباییe از اعتباریات زمینه ارتقای فهم نظریهپردازان در مورد گزارههای اعتباری را فراهم میکند؛ ولی این برداشت از نظر ایشان که این گزارهها را بهواسطه نداشتن مابهازای عینی، کاذب بدانیم، پیشبرنده نیست. در مقابل، توجه به واقعیت اعتباری گزارههای اعتباری هم از جهت تحلیلی واقعبینانهتر است و هم از جهت کاربردی مانع از سیاستگذاری نادرست میشود. براساس دیدگاه منتخب مقاله، گزارههای اعتباری گزارههای صادقی میباشند که صدقشان وابسته به اعتبار اعتبارکننده اولیه، پذیرش اجتماعی و تطابق آن با واقعیتهای تکوینی و تشریعی است. صادق بودن این قضایا بدان معناست که آنها واقعیت اعتباری را حکایت و ایجاد میکنند که با سایر واقعیتهای تکوینی و تشریعی سازگار است؛ با توجه به پذیرش عمومی این اعتبار، آثار حقیقی صحیحی مانند بهرهمندی عادلانه و متوازن از کالاها و خدمات ایجاد میشود. در این چهارچوب، اعتبارات مفهومی نامناسب همانند یارانه پنهان، باوجود پذیرش عمومی، بهواسطه ناسازگاری با واقعیتهای تکوینی و تشریعی، اعتباری نادرست و غیرسازنده میباشد که این نوع اعتبار با طرح نوعی برداشت نادرست از عدالت توزیعی، حکم میکند که قیمت حاملهای انرژی باید براساس قیمت سایر کشورها تعیین شود. لازمه این تفسیر از عدالت این است که قیمت همه کالاها و خدمات ازجمله دستمزدها اینگونه تعیین شود؛ امری که تحقق آن عملیاتی نیست. عدمپذیرش تعدیل دستمزدها براساس دستمزد سایر کشورها و پذیرش تعدیل قیمت حاملهای انرژی باعث نوعی اعتبار ناسازگار با واقعیتهای تکوینی و تشریعی میشود و نظام توزیع مواهب و کالاها را بر هم میزند و شکاف طبقاتی را افزایش میدهد. بحث و نتیجهگیری: کاربرد فراوان گزارههای اعتباری در دانش اقتصاد و اقتصاد اسلامی و عدم تمایز آن از گزارههای غیراعتباری نهتنها فهم واقعیت را با مشکل مواجه میکند، بلکه میتواند نتایج عملی و سیاستی نامناسبی نیز در پی داشته باشد. هنگامیکه واقعیت اعتباری نامناسبی همچون یارانه پنهان اعتبار میشود، واکنشهای رفتاری هم براساس آن شکل میگیرد. بخشی از این واکنشها مرتبط با رفتار سیاستگذاران اقتصادی است که سیاستهای نادرستی را در گرانسازی قیمت انرژی اتخاذ میکنند. بخش دیگری از واکنشها هم مربوط به افرادی است که سیاست نادرست در مورد آنها اعمال میشود؛ آنها در واکنش به افزایش قیمت حاملهای انرژی، عمدتاً قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش میدهند بهجای اینکه اصلاح رفتاری در کاهش مصرف انرژی داشته باشند. درنتیجه خروجی سیاست عمدتاً افزایش نرخ تورم خواهد بود؛ بدون آنکه اصلاح رفتاری عمدهای صورت گیرد. توجه به واقعیت اعتباری گزارههای اعتباری حاوی نتایج سیاست مهمی است. توجه به اینکه اعتبارکننده میتواند اعتباری درست متناسب با واقعیتهای تکوینی و اعتباری انجام دهد، و واقعیت بیرونی را به شکل مناسبی تغییر دهد، لازمه سیاستگذاری درست اقتصادی است. در مقابل، عدم درک این واقعیت موجب اشتباه در سیاستگذاری و گفتمانسازی آن و در نتیجه تشدید مشکلات اقتصادی میشود. برای نمونه، اعتبار نادرست یارانه پنهان در ایران باعث ایجاد نهادهای رسمی و غیررسمی همچون قانون هدفمندی یارانهها و سازمان هدفمندی یارانهها و همچنین وابسته شدن پرداخت یارانه به قیمت حاملهای انرژی شده است. این نوع ساختارسازی و رفتارسازی باعث ایجاد عادتهای رفتاری پایداری در بودجهریزی شده که تغییر آن بهسادگی امکانپذیر نیست. | ||
کلیدواژهها | ||
اعتباریات؛ گزارههای اعتباری؛ علامه طباطبایی؛ صدق؛ اقتصاد اسلامی | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 71 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 58 |