تعداد نشریات | 8 |
تعداد شمارهها | 303 |
تعداد مقالات | 2,248 |
تعداد مشاهده مقاله | 5,133,976 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,598,585 |
واکاوی روششناسی واسازی در پژوهش کیفی (از تئوری تا عمل) | ||
روش شناسی علوم انسانی | ||
دوره 31، شماره 122، فروردین 1404، صفحه 107-129 اصل مقاله (1.27 M) | ||
نوع مقاله: علمی - پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30471/mssh.2025.10538.2584 | ||
نویسندگان | ||
سیف اله فضل الهی قمشی1؛ رضا محمدی* 2 | ||
1دانشجوی دکتری، مدیریت آموزشی، مدیریت آموزشی، علوم انسانی، آزاد اسلامی، قم، ایران. | ||
2دانشجوی دکتری، گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران | ||
چکیده | ||
مقدمه و اهداف: فهم عمیق پدیدههای اجتماعی و فرهنگی در دنیای پیچیده امروز، حیاتی است. پژوهشهای کیفی، با تمرکز بر تجارب زیسته و معانی برساخته شده، دریچهای بهسوی درک این پیچیدگیها میگشایند. دادههای کیفی، بهویژه در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و تربیتی، بهدلیل ماهیت چندوجهی و ابهام، نیازمند روشهای تحلیلی عمیقترند. «واسازی»، رویکردی نوآورانه است که با بررسی ابعاد مختلف پدیده، امکان دستیابی جامعتر به دادهها و نتایج را فراهم میکند. واسازی، افسانه «وضوح» متن را به چالش میکشد و بخشهای پنهان سنت فلسفی را آشکار میکند. واسازی، وجهی از نقد متافیزیک است که با واکاوی ساختارها، خاستگاه و نقش مرکز مقتدر را برملا میکند. واسازی دریدایی به معنای تخریب نیست؛ بلکه ریشه در اندیشههای ژاک دریدا دارد و با مفاهیمی چون «مرکززدایی»، «دیفرانس» و «بازی معنا» به نقد لوگوسانتریسم میپردازد. دریدا، با زیر سؤال بردن ثبات معنا، زمینهای برای خوانشهای چندگانه ایجاد میکند. او معتقد است هر متنی، حضور «دیگری» را منعکس میکند که کلید فهم معناست. کاربرد واسازی در پژوهشهای کیفی، با وجود پتانسیل بالا، با چالشهایی روبهروست. پیچیدگی مفهومی، ابهام در اجرا و نیاز به تفسیر دقیق، از جمله دشواریهای پژوهشگران است. ازاینرو، تبیین چهارچوبی عملیاتی و ارائه راهکارهای کاربردی برای واسازی در پژوهشهای کیفی، ضروری است. این پژوهش، با هدف واکاوی روششناسی واسازی در تحلیل دادههای کیفی و ارائه چهارچوبی عملیاتی، درصدد پاسخگویی به سؤالاتی در مورد روشها، ابزارها، مزایا، چالشها و کاربردهای واسازی در پژوهشهای کیفی، بهویژه در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است. سؤال اصلی پژوهش این است که چگونه میتوان با واسازی، به تحلیل و تفسیر دقیقتر دادههای کیفی دست یافت؟ هدف نهایی، ارائه راهکارهایی برای بهکارگیری مؤثر واسازی و فهم عمیقتر پدیدههاست. روش: این پژوهش، روش واسازی را بهعنوان رویکردی نوآورانه در تحلیل دادههای کیفی، بهویژه در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و تربیتی بررسی میکند. پیچیدگی دادههای کیفی، نیاز به روشهای تحلیلی عمیقتر، مانند واسازی را ایجاب میکند. واسازی با آشکارسازی مفروضات پنهان، تناقضات درونی و روابط قدرت، تحلیل چندوجهی و انتقادی را ممکن میکند. این پژوهش با بررسی مبانی فلسفی واسازی، بهویژه اندیشههای دریدا، و ارائه چهارچوبی عملیاتی، به پرسشهایی در مورد روشها، ابزارها، مزایا، چالشها و کاربردهای واسازی در پژوهشهای کیفی پاسخ میدهد. برای انجام این پژوهش مروری، جستجوی نظاممند منابع علمی در پایگاههای داده داخلی با کلیدواژههای «واسازی»، «پژوهش کیفی»، «دریدا»، «تحلیل انتقادی»، «مدیریت آموزشی» و «معنا» انجام شد. معیار ورود به مطالعه، مقالات فارسیزبان در مورد کاربرد واسازی در پژوهشهای کیفی بود. پس از غربالگری اولیه عناوین و چکیدهها، 21 مقاله برای مطالعه کامل انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهند واسازی با زیر سؤال بردن ثبات معنا، به درک عمیقتر پدیدههای اجتماعی و فرهنگی و توسعه نظریههای جدید کمک میکند. در مدیریت آموزشی، این رویکرد با تحلیل انتقادی برنامههای درسی، سیاستگذاریها و ارزشیابی، باورهای رایج را به چالش میکشد و سیستمهای عادلانهتر و یادگیریمحور طراحی میکند. پیچیدگی واسازی، نیاز به آموزش و تمرین کافی و توجه به زمینه را ضروری میکند. واسازی بهعنوان رویکردی مکمل، تفکر انتقادی را تقویت و زمینه تحولات مثبت در علوم انسانی را فراهم میکند. این پژوهش با بررسی نقاط قوت و ضعف واسازی، درک جامعتری از این روش ارائه و ارتباط آن با سایر روشهای کیفی را بررسی میکند. نتایج: یافتههای پژوهش نشان میدهد که واسازی، با زیر سؤال بردن ثبات معنا، به درک عمیقتر پدیدههای اجتماعی، فرهنگی و تربیتی و توسعۀ چهارچوبهای نظری نوین کمک میکند. این رویکرد، با آشکارسازی پیشفرضهای پنهان، روابط قدرت و تناقضات درونی متن، زمینهای برای خوانشهای چندگانه و تفاسیر بدیع فراهم میکند. در مدیریت آموزشی، واسازی با تحلیل انتقادی برنامههای درسی، سیاستگذاریها و فرایند ارزشیابی، باورهای رایج را به چالش میکشد و به طراحی سیستمهای عادلانهتر و یادگیری محور کمک میکند. بهعنوانمثال، واسازی مفهوم «نمره» در ارزشیابی تحصیلی، نشان میدهد که نمره نمیتواند بهتنهایی معیار جامع سنجش یادگیری باشد و توجه به ابعاد دیگر یادگیری، مانند خلاقیت، تفکر انتقادی، مهارتهای اجتماعی و توانایی حل مسئله، ضروری است. همچنین، یافتهها نشان میدهد واسازی میتواند به پژوهشگران در حوزههای مختلف علوم انسانی، ازجمله ادبیات، فلسفه، مطالعات فرهنگی و علوم اجتماعی، در درک بهتر پیچیدگیهای متون و پدیدههای اجتماعی یاری رساند. با استفاده از واسازی، میتوان به نقد و تحلیل انتقادی مفاهیم، گفتمانها و ساختارهای قدرت پرداخت و زمینه را برای تغییرات مثبت اجتماعی و تربیتی فراهم نمود. بهطورمشخص، این پژوهش نشان داد که چگونه میتوان با بهکارگیری واسازی در تحلیل دادههای کیفی، به ابعاد پنهان و ناگفتۀ پدیدهها دست یافت و درک جامعتری از آنها به دست آورد. همچنین، یافتهها تأکید دارند که واسازی میتواند بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی گروههای به حاشیه رانده شده و تقویت صداهای نادیده گرفته شده مورد استفاده قرار گیرد. درنهایت، این پژوهش نشان میدهد که چگونه واسازی میتواند بهعنوان یک روش مکمل در کنار سایر روشهای کیفی، به درک بهتر و عمیقتر از پدیدهها کمک کند. بحث و نتیجهگیری: از تحلیلهای انجامشده میتوان نتیجه گرفت که رویکرد واسازی نهتنها ابزاری نوین برای بازاندیشی در ساختارهای فکری است، بلکه زمینهای برای شکستن قوالب ثابت برداشتهای معمول فراهم میآورد. نتایج بهدستآمده مؤید هستند که با بهکارگیری این روش، پژوهشگران قادر به جداسازی مفاهیم پیچیده از دیدگاههای سنتی و ارائه نقدی عمیقتر میشوند. رویکرد یادشده با تأکید بر پویایی معنا و فروپاشی موانع تثبیتشده، فرصتهای بینرشتهای ایجاد نموده و موجب ارتقای دانش انتقادی و بسط نظریههای نوین شده است. یافتههای حاضر نشان میدهد تأثیر مستقیم این رویکرد در حوزههای اجتماعی و تربیتی موجب تحول نگرش نسبت به مسائل متنی و نقد ساختاری شده است. استفاده دقیق از اصطلاحات واژگانی و آشکارسازی اثرات پنهان عملیاتی شواهد محکم جهت بازسازی چهارچوبهای مرتبط با عدالت ارائه نمود. این روش با واگذاری مسئولیت تفسیری به خوانندگان و ایجاد مشارکت فکری در تفسیر متون، تعادل بین نقد و بازسازی را برقرار کرده است. افزونبرآن، امکان تطبیق شناخت در شرایط متغیر تاریخی، زبانی و فرهنگی فراهم و چالشهای مفهومی با دیدگاهی نوین ارزیابی شده است. بهطورکلی، نتایج پژوهش پیشنهاد میکند که واسازی بهدلیل قابلیت بازنگری مبانی نظری و انعطافپذیری در تحلیل، میتواند بهعنوان رویکرد مکمل در کنار سایر روشهای کیفی به کار رود. این یافتهها نویدبخش توسعه روشهای انتقادی هستند و چهارچوب عملیاتی ارائهشده افقهای تازهای در مطالعات علوم انسانی گشوده است. این نتایج به تبیین ساختارهای نوین و بهبود تفسیر معارف منجر شده است. پژوهشهای آتی میتوانند به بررسی تأثیر واسازی بر توانمندسازی افراد و گروههای به حاشیه رانده شده و همچنین، به نقش آن در ایجاد تغییرات اجتماعی بپردازند. تقدیر و تشکر: از استادان گرانقدر که با حمایتها و راهنماییهای ارزشمندشان، همواره الهامبخش و مشوق پیشرفتهای علمی بودهاند، صمیمانه سپاسگزاریم. تعارض منافع: مؤلفان اعلام میکنند در اجرای این پژوهش هیچ تعارض مالی، اعتباری یا شخصی وجود نداشته و مراحل تحقیق به شیوهای شفاف انجام شده است. | ||
کلیدواژهها | ||
واسازی؛ پژوهش کیفی؛ دریدا؛ تحلیل انتقادی؛ مدیریت آموزشی؛ معنا | ||
مراجع | ||
References
https://doi.org/10.1177/1094428118782589
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 387 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 19 |