تعداد نشریات | 8 |
تعداد شمارهها | 305 |
تعداد مقالات | 2,302 |
تعداد مشاهده مقاله | 5,502,443 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,864,913 |
تحلیل اندیشه سیاسی عبدالله العروی براساس الگوی اسپریگنز | ||
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی | ||
دوره 16، شماره 33، دی 1403، صفحه 7-27 اصل مقاله (590.16 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30471/soci.2025.11121.2083 | ||
نویسندگان | ||
محمد کامکاری* 1؛ محمد علی توانا2؛ سید محمد جواد مصطفوی منتظری3 | ||
1دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، قزوین، ایران | ||
2دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران | ||
3دانشجوی دکتری علوم سیاسی ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، قزوین، ایران | ||
چکیده | ||
مقدمه و اهداف: عبدالله عروی، اندیشمند پرآوازه مراکشی و یکی از مهمترین منتقدان فکری جهان عرب معاصر، با ترکیب تحلیل تاریخی، مارکسیسم فرهنگی و نقد سنت، به بررسی بحرانهای اساسی جوامع عربی-اسلامی پرداخته است. شکست اعراب در جنگ 1967 با اسرائیل افزونبراینکه شکستی نظامی محسوب میشد، بحرانی هویتی را نیز نمایان کرد و عروی را به تأمل مجدد درباره ماهیت این بحران و راههای برونرفت از آن سوق داد. به باور او، جوامع عربی نهتنها گرفتار عقبماندگی ساختاری و وابستگی به غرب هستند، بلکه در عرصه شناختی و هویتی نیز با نوعی انحطاط عمیق دستبهگریباناند. این مقاله، با بهرهگیری از مدل چهارمرحلهای توماس اسپریگنز که شامل مشاهده بحران، تحلیل ریشههای آن، تصویرسازی جامعهای مطلوب و ارائه راهحل است، اندیشه سیاسی عروی را بررسی میکند. این روش بهجای قضاوت ایدئولوژیک، بر فهم منطق درونی اندیشههای سیاسی تمرکز دارد و بر این باور است که هر ایدئولوژی، حتی اگر از بیرون غیرعقلانی جلوه کند، در ذات خود دارای یک ساختار عقلانی است. هدف این پژوهش بررسی نظاممند اندیشه عروی با هدف شناسایی بحران اصلی، دلایل شکلگیری آن، ویژگیهای جامعه ایدئال مورد نظر او و راهکارهای پیشنهادی برای برونرفت از این بحران است. روش: این پژوهش با رویکردی کیفی و تحلیلی- نقدی انجام شده است و از الگوی چهارمرحلهای توماس اِی. اسپریگنز در کتاب فهم نظریههای سیاسی (1990) بهره میگیرد. رویکرد پژوهش، زمینهگرایانه است و برخلاف روش متنگرایانه معتقد است اندیشه سیاسی نمیتواند از بستر تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جدا شود. این روش، تفکر سیاسی یک اندیشمند را در چهار مرحله منطقی بررسی میکند: 1. مشاهده بحران: شناسایی مشکل اصلی که متفکر با آن روبهروست؛ 2. ریشهشناسی: بررسی علل تاریخی، ایدئولوژیک و ساختاری بحران؛ 3. ترسیم جامعه مطلوب: تجسم جامعهای عادلانه، آزاد و مستقل؛ 4. ارائه راهحل: ارائه راهکارهای عملی و نظری برای رسیدن به جامعه مطلوب. نتایج: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که براساس رویکرد اسپریگنز، نقطه آغاز تفکر سیاسی زمانی است که فرد بینظمی و بحران در فضای اجتماعی-سیاسی را درک میکند. برای عروی، شکست اعراب در جنگ 1967 با اسرائیل بهعنوان نقطه عطفی در شکلگیری اندیشههایش مطرح است. این شکست نهتنها یک ناکامی نظامی بود، بلکه به بحران هویتی عمیقی دامن زد و پرسشهای بنیادی درباره «کیستی»، «جایگاه» و «آینده» جوامع عربی در نظام جهانی را برانگیخت. عروی این وضعیت را فراتر از یک مسئله سیاسی یا نظامی تلقی کرده و آن را نتیجه انحطاط درونی و عقبماندگی ساختاری میداند؛ شرایطی که با نفوذ استعمارگرایی غربی شدت گرفته است. به باور او، جوامع عربی صرفاً در زمینههای اقتصادی و نظامی ضعف ندارند، بلکه در ابعاد فکری و هویتی نیز با مشکلات بنیادین و بیماریهای ساختاری مواجه هستند. در مرحله دوم، عروی ریشه بحران هویت را حاصل ترکیبی از عوامل تاریخی و ساختاری میداند. نخستین عامل را استعمار معرفی میکند؛ نیرویی که نهتنها سرزمینها را اشغال کرد، بلکه بر ذهنیت جوامع نیز تأثیر عمیقی گذاشت. وی در کتاب تاریخ مغرب بیان میکند که نادیدهگرفتن ادبیات استعماری، سد بزرگی بر سر فهم دقیق از خود و تاریخ به شمار میرود. استعمار از طریق تحمیل زبان، قوانین و فرهنگ غربی، هویت بومی را تضعیف کرده و جوامع را بهسوی وابستگی فرهنگی کشانده است. عامل دوم، سنتگرایی و سلفیگرایی است. عروی این جریان را بهعنوان یک پدیده تاریخی میبیند که با تکیه بر گذشتهگرایی و تفسیر ایستا از اسلام، به ایدئولوژیای محدودکننده تبدیل شده و مانعی بر سر راه نوآوری و مدرنیته ایجاد کرده است. او تأکید میکند بازگشت به سنت نوعی عقبگرد است، نه مسیری برای آزادی. سومین عامل، نظامهای سیاسی استبدادی است که از ترکیب سنت با وابستگی به سرمایهداری جهانی مشروعیتسازی میکنند. این نظامها با تکیه بر حمایت قبایل بزرگ و طبقه حاکم، منافع خود را بر نیازهای مردم ترجیح داده و فضایی را ایجاد کردهاند که نقدپذیری و تولید دانش مستقل را سرکوب میکند. درنتیجه، زمینه برای شکلگیری هویتی خودآگاه و برآمده از درون جامعه از میان برداشته میشود. در مرحله سوم، از نگاه عروی، جامعه ایدئال جامعهای است که برپایه آزادی، برابری کامل و استقلال فردی و ملی بنا شده و از الگوی مدینه پیامبر الهام گرفته باشد. او میان اسلام متعالی، که نماینده دوران پیامبری و اسلام اولیه است، و اسلام تاریخی که در گذر زمان به ابزاری در خدمت حکام و طبقه علما تبدیل شده تمایز قائل میشود. آرمان عروی، جامعهای بدون سلسلهمراتب دینی و سیاسی، فارغ از استبداد و بهرهوری ناعادلانه است؛ جایی که حقیقت بدون هیچ اجباری پذیرفته میشود و فرد به کمک شهود عقلانی و فطرت خود آن را مییابد. چنین جامعهای فاقد قوانین عشیرهای است که فرد را وابسته به قبیله میکند؛ در مقابل، قانون مدنی-سیاسی حاکم است که از حقوق فردی و دستاوردهای اکتسابی حمایت میکند. در مرحله آخر، راهحل پیشنهادی عروی برپایه یک انقلاب ملی فراگیر استوار است که در سه عرصه اساسی یعنی فکری-فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شکل میگیرد. باوجوداین، نیروی محرکه اصلی این انقلاب نه طبقه کارگر، بلکه خردهبورژوازی ملی است؛ گروهی که شامل روشنفکران، معلمان، دهقانان و صنعتگران فقیر میشود. به دیدگاه او، این طبقه بهدلیل موقعیت ویژه اجتماعی خود قادر است تغییرات بنیادین را از درون جامعه به وجود آورد. عروی برای تحقق این انقلاب از رویکرد ساختگشایی بهره میگیرد که در تضاد با روش تکوینی قرار دارد. برخلاف روش تکوینی که تاریخمندی جریانهای فکری را دنبال میکند، روش ساختگشایی به تحلیل عناصر بنیادی ایدئولوژیها و بازگشت به سرچشمههای شناختی تمرکز دارد. به باور او، تنها از طریق خودانتقادی و بازسازی خلاقانه در بنیانهای شناختی است که میتوان تحولی اصیل و پایدار ایجاد کرد. در این میان، تصوف جایگاهی ویژه در اندیشه عروی دارد. او تصوف را فراتر از یک مسیر عرفانی میبیند و آن را یک تمرین روحی و ابزاری برای مقاومت معنوی قلمداد میکند. در شمال آفریقا، تصوف با پالایش قلب و ذهن از تأثیرات بیرونی، راهی برای دستیابی به آزادی معنوی و مقابله با استبداد فراهم میآورد. عروی همین روحیه مقاومت را در گروههایی مانند خوارج و چادرنشینان مشاهده میکند؛ افرادی که باوجود محرومیتهای مادی از ارزشهای اخلاقی والا و شجاعت فردی برخوردارند. نتیجهگیری: درنتیجه، اندیشه عروی نه بازگشت به سنت، نه تقلید از غرب، بلکه نقد بنیادی از درون را راهگشا میداند. او با ترکیب مارکسیسم فرهنگی و تحلیل تاریخی، جامعهای را ترسیم میکند که در آن فرد با آزادی معنوی و شجاعت اخلاقی، نهتنها در برابر استبداد مقاومت میکند، بلکه هویت متمایز بومی خود را نیز نمایندگی میکند. این پژوهش نشان میدهد که اندیشه عروی، باوجود چالشهای عملیاتی، چهارچوبی نظری غنی برای بازاندیشی درباره آینده جوامع عربی- اسلامی ارائه میدهد. تقدیر و تشکر: مقاله از تلاشهای بیدریغ سردبیر محترم فصلنامه و داوران ارجمند که پیشنهادهای ارزشمندشان نگارندگان را در انجام این پژوهش یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار هستند. تعارض منافع: نویسندگان مقاله هیچگونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش ندارند. | ||
کلیدواژهها | ||
عبدالله العروی؛ بحرانشناسی؛ استعمار؛ سنتگرایی؛ انقلاب ملی | ||
مراجع | ||
منابع
اسپریگنز، توماس (1389). فهم نظریههای سیاسی، ترجمه فرهنگ رجایی. چاپ هفتم، تهران: انتشارات آگه.
اشتراوس، لئو (1373). فلسفه سیاسی چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران: علمی و فرهنگی (آموزش انقلاب اسلامی).
بلقزیز، عبدالاله (1396). عرب و مدرنیته، پژوهشی در گفتمان مدرنیستها، مترجم سیدمهدی آلمهدی. تهران: علمی و فرهنگی با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
خدوری، مجید (1374)، گرایشهای سیاسی جهان عرب، مترجم عبدالرحمان علم، چاپ سوم، تهران: وزارت امور خارجه.
عروی، عبدالله (1397). اسلام و مدرنیته، ترجمه امیر رضایی. چاپ دوم، تهران: قصیدهسرا.
عروی، عبدالله (1397). مفهوم آزادی، ترجمه سیدمحمدمهدی آل مهدی. تهران: اختران.
منهاجی، مجید، و ساداتینژاد، سیدمهدی (1400). بررسی تطبیقی دیدگاههای عبدالله العروی و محمد عابد الجابری در تحلیل سنت و مدرنیته. مطالعات اندیشه معاصر مسلمین، 7(13)، 175-207.
منابع العربی
العروی، عبدالله (1995). الایدیولوجیا العربیه المعاصر. داربیضاء، البیروت: المرکز الثقافی العربی.
العروی، عبدالله (1998). ثقافتنا فی ضو التاریخ. دارالبیضاء، البیروت: المرکز الثقافی العربی.
العروی، عبدالله (2001). المفهوم العقل. دارالبیضاء، البیروت: المرکز الثقافی العربی.
العروی، عبدالله (2005). مفهوم التاریخ (الالفاظ، المذاهب، المفاهیم). دارالبیضاء، البیروت: المرکز الثقافی العربی.
العروی، عبدالله (2006). العرب و الفکر التاریخی، دارالبیضاء، البیروت: المرکز الثقافی العربی.
المسیری، عبدالوهاب (2003). التاریخ الثقافی للصراع العربی الإسرائیلی. القاهرة: دار الشروق.
References
Al-Masiri, Abdul Wahab. (2003). The cultural history of the Arab-Israeli conflict. Cairo: Dar al-Sharrouk[In Arabic].
Aruri, N. A. (1988). Arab Politics in the Israeli Mind . Journal of Palestine Studies, 10(4),110-130
Belkeziz, Abdelilah.(2017). Arabs and Modernity, a Study in the Discourse of Modernists, Translated by Seyyed Mahdi Al-Mahdi, Tehran: elmi ve fareangi ba npamkari pajooshgah fareang [In Persian].
Berlin, I. (1954). The Originality of Vico. University of Chicago Press.
Cohen, G. A. (2000). If You’re an Egalitarian, How Come You’re So Rich? Harvard University Press.
Dworkin, R. (2000). Sovereign Virtue: The Theory and Practice of Equality. Harvard University Press.
Erikson, E. H. (1968). Identity: Youth and Crisis. New York: W. W. Norton & Company.
Fromkin, D. (2001). A Peace to End All Peace. New York: Henry Holt and Co.
Ghosh, P. (2007). The Arab Predicament: Arab Political Thought and Practice Since 1970. Cambridge University Press.
Hoffman, B. (2006). Inside Terrorism. Columbia University Press.
Hourani, A. (1991). A History of the Arab Peoples. Harvard University Press.
Hourani, A. (1991). Arabic Thought in the Liberal Age 1798–1939. Cambridge University Press.
KATZ, MARK .(1998), The embourgeoisement of revolutionary regimes: Reflections on Abdallah Laroui, Studies in Conflict & Terrorism, 21(3), 261-275. doi.org/10.1080/10576109808436068
LAROUI, ABDALLAH(1970), THE CRISIS OF THE ARAB INTELLECTUAL, Translated from the French by Diarmid Cammed, UNIVERSITY OF CALIFORNIA PRESS.
LAROUI, ABDALLAH(2016), The History of the Maghrib: An Interpretive Essay, Princeton University Press.
Laroui. Abdallah (1380). Al-Hamf al-Aql Dar al-Bayda, Al-Beirut: Al-Maqrez Al-Thaqafi Al-Arabi[In Arabic]
Laroui. Abdallah .(2018). Islam and Modernity, translated by Amir Rezaee, chap dom, taharan: ghsidehsara. [In Persian].
Laroui. Abdallah 1998). Our culture is in the world of history, daralbeyza, olmorkz elesqafi olarbi. [In Arabic]
Laroui. Abdallah. (1995). Contemporary Arab Ideology ,darbeyza, olmorkz elesqafi olarbi. [In Arabic]
Laroui. Abdallah. (2005). The concept of al-Tarikh (al-faaz, al-mahabh, al-mafahim), daralbeyza, olmorkz elesqafi olarbi.[In Arabic]
Laroui. Abdallah. (2006). Al-Arab and Al-Fikr Al-Tarikhi, daralbeyza, olmorkz elesqafi olarbi. [In Arabic]
Laroui. Abdallah. (2018). The Concept of Freedom, translated by Seyyed Mohammad Mahdi Al-Mahdi, Tehran: Akhtaran. [In Persian].
Laroui. Abdallah. (2021). The Concept of History: Words and Methods, translated by Seyyed Al-Mahdi, Tehran: Akhtaran. [In Persian].
Minhaji, Majid va Seyyed Mehdi Sadatinejad. (1400). A Comparative Study of the Views of Abdallah Laroui va Muhammad Abed al-Jaberi in the Analysis of Tradition and Modernity. motaleat andisheh moaser moslemin,7(13), 175-207. [In Persian].
Said, E. (1978). Orientalism. New York: Pantheon Books.
Salvatore, A. (1997). Islam and the Political Discourse of Modernity. IB Tauris.
Samy Daifallah, Yasmeen(2012), Political Subjectivity in Contemporary Arab Thought: The Political Theory of Abdullah Laroui, Hassan Hanafi, and Mohamed Abed al-Jabiri, University of California, Berkeley.
spragens, T. A. (1990). The Rationality of Ideology: A Systems Approach to Political Analysis. Duke University Press.
spragens, T. A. (2010). Understanding Political Theories, translated by Farhang Rajai, 7th edition, Tehran: Ageh Publications.[In Persian].
Strauss, Leo (1994). What is political philosophy?, translated by Farhang Rajai, Tehran: elmi ve fareangi (amuzesh enghalab eslami).[In Persian].
Williams, R. (1980). Problems in Materialism and Culture. Verso.
Young, Iris Marion (1989) Polity and Group Difference, A Critique of the Ideal of Universal Citizenship,in Citizenship, Critical Concepts (Ed. Bryan S. Turner and Peter Hamiltion), Volume II, London and New York, Routledge.
Zubaida, S. (2000). Islam, the People, and the State: Essays on Political Ideas and Movements in the Middle East. I.B. Tauris. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 163 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 27 |