تعداد نشریات | 8 |
تعداد شمارهها | 303 |
تعداد مقالات | 2,248 |
تعداد مشاهده مقاله | 5,133,891 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,598,547 |
واکاوی مفهوم «اصل» و «روش» در تربیت اسلامی | ||
فصلنامه علمی تربیت اسلامی | ||
دوره 20، شماره 52، تیر 1404، صفحه 1-16 اصل مقاله (979.41 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30471/edu.2025.10579.2962 | ||
نویسنده | ||
محمد صادق موسوی نسب* | ||
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ایران و عضو انجمن تعلیم و تربیت حوزه علمیه قم. | ||
چکیده | ||
نظامسازی در معارف و بحثهای نظری کاری ضروری است. چراکه موجبات روشنایی مطالب و دستهبندی اطلاعات را فراهم میآورد. مجموعه معارف تربیتی نیز باید در یک چارچوب به هم پیوسته و منسجم تدوین شود تا هر عنصر جای خود را پیدا کرده و ارتباط خود را با بقیه بیابد. ازاینرو تلاش برای تعریف دقیق عناصر نظام تعلیم و تربیت اسلامی و تبیین منطقی روابط بین آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. اصل و روش دو عنصر بسیار مهم در نظام معرفتی تعلیم و تربیت هستند. اهمیت این دو عنصر بیشتر بدان جهت است که مربیان در صحنۀ تعاملات تربیتی خود بیشتر و بیشتر با آنها سروکار دارند. ما باید بدانیم منظور چیست که میگوییم: «مربی در عمل تربیتی خود باید بهدرستی از روشها و اصول تربیتی استفاده کند». تا وقتی مفهوم روش و اصل معلوم نباشد، نمیتوان پاسخ دقیقی به این سؤال ارائه کرد. هدف این تحقیق آن است که مفهوم اصل و روش، و همچنین روابط آنها، را مورد بازبینی قرار داده و تعریف روشنتری ارائه کند. بررسیها نشان داد که تعریف رایج اصل و روش به قواعد رفتاری مربی تعریف تام و تمامی نیست. چنانکه تمیز بین آنها براساس کلیت و جزئیت شدنی نیست. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق عمدتاً توصیف و تحلیل مفاهیم و گزارههای مربوط است. بدین منظور ابتدا دیدگاهها و تعاربف ارائهشده در منابع مختلف مربوط به چند دهه اخیر بازبینی و مقایسه میشوند و با یک تحلیل نهایی، نهایتاً، تعریف مختار به دست میآید. دیدگاههای مورد نظر بیشتر از کسانی مانند استاد خسرو باقری، مرحوم استاد غلامحسین شکوهی، استاد علیرضا اعرافی، مرحوم آیتالله مصباح یزدی، استاد سید علی حسینیزاده به دست آمد و این تعاریف سرمایه غنی نویسنده برای تحلیل و جمعبندی و نتیجهگیری نهایی شد. دقت در اصول پیشنهادی این اندیشمندان نشان میدهد که منظور ایشان از اصل نوعی روش یعنی اقدامی کلی است که باید انجام گیرد. بهعنوان مثال اصل «فعالیت» از مربی میخواهد که متربی را به تجربه و وارسی شخصی اشیاء و دستورزی مسائل پدیدآمده وا دارد و به هیچ عنوان به مشاهده تجارب دیگران اکتفا نکند. (شکوهی، 1390، صص142-160) این توضیحات نشان میدهد که مراد از آنچه به نام اصل آمده نوعی اقدام عملی است که مربی باید صورت دهد. مراجعه به «اصول» دیگر یادشده نیز همین فرضیه را تأیید میکند. به عبارت دیگر، «اصل» در ادبیات قدما همان «روش» کلی است (که میتواند مصادیقی داشته باشد). پس از آنکه معلوم شد مفهوم پیشنهادی روش ما را از «اصل» به معنای شایع و مشهور آن بینیاز میکند، این سؤال مطرح میشود که آیا برای کارآمدی عملیات تربیت، بهکارگیری روشها یعنی اقدامات تربیتی کافی است یا علاوهبر اقدامات تربیتی عنصر دیگری نیز باید حضور داشته باشد. بررسی فرایند تربیت و مطالعه آن نشان میدهد که برای موفقیت در آن بهکارگیری روشها کافی نیست. گاهی روش انجام میشود ولی تأثیر تربیتی ندارد و شاید در دراز مدت اثر عکس بگذارد. مثلاً تشویق بدون رعایت نکات و شرایط لازم نه تنها احتمال تکرار فعل را بیشتر نمیکند؛ بلکه ممکن است به نوعی بازدارنده باشد. در واقع مربیان موفق روشهای تربیت را به همراه ابزار دیگری، که میتوان «اصول تربیت» نامید، به کار میگیرند. اگر از این زاویه به مسأله بنگریم، «اصول» تربیت عبارت است از قواعد رفتاری و راهنمای عمل مربی که نحوه اجرا و چگونگی اقدام را نشان میدهد. به عبارت دیگر، مربی در فرایند تربیت نمیتواند اقدامات تربیتی یا روشها را به هر شکل و نحوهای انجام دهد و نسبت به قواعد رفتاری و شرایط کاری خود بیتوجه باشد. موفقیت در فعالیتهای تربیتی، مشروط به آن است که آن را چگونه انجام دهیم و در نتیجه توجه به این قواعد و رعایت آنها ضروری است. به عبارت دیگر، رعایت اصول تربیتی شرط تأثیرگذاری و کارآمدی روشها و فرایند تربیت هستند. و ای بسا که رعایت شرایط انجام کاری از خود آن مهمتر باشد. چراکه در بسیاری از موارد خسارت انجام اقدامات به شکل غلط از خسارت ترک آنها بیشتر است. برای دستیابی به «اصل» به معنای شرایط «روش» نیز از قیاس عملی استفاده میکنیم که به دو مقدمه نیاز دارد؛ یکی هدف و دیگری مبنا. گزاره هدف چنین گزارش میشود: «مطلوب است روش تربیتی به شکلی کارآمد و مؤثر اجرا گردد». اما چه چیزی در تحقق این هدف یاری میرساند؟ رعایت شرایط مورد نظر. این در واقع مقدمه دوم قیاس عملی است که نقش مبنا را ایفا میکند: «کارآمدی و تأثیرگذاری روش مشروط است به رعایت اصول و شرایط آن». از این دو مقدمه اصل را نتیجه میگیریم: «مربی باید شرایط و کیفیت خاص روش را رعایت کند». بهعنوان مثال، میدانیم که «آگاهیبخشی» یک روش بسیار مفید و کلیدی در امر تربیت است. هرچه متربی نسبت به حقایق پیرامونی و نسبت به وظایف خود آگاهتر باشد جریان تربیت به هدف خود نزدیکتر خواهد شد و توفیقات مربی در اجرای وظایف مربوط بیشتر خواهد بود. اما نیک میدانیم که آگاهیبخشی در صورتی کارآمد است که با صداقت در گفتار و عمل همراه باشد. مربی بیعمل و فاقد شرایط موفق نیست. این حقیقت به شکلی بسیار صریح در کلام امیر بیان آمده است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ...». (نهجالبلاغه، حکمت 73) جمعبندی مباحث فوق حکایت از آن دارد که ادبیات موجود در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی میتواند چابکتر و روانتر تدوین شود. به این منظور پیشنهاد این مقاله آن است که مفهوم اصل به معنای مشهور جای خود را به روش بدهد. در واقع آنچه بهعنوان اصل مطرح میشود چیزی جز همان روش کلی نیست که مقسم انواع روشهای زیر مجموعه خود است. در کنار این عنصر که روش نام دارد، مقاله عنصر دیگری را نیز پیشنهاد داده است که حکایت از شرایط موفقیت و تأثیرگذاری روشهاست. به عبارت دیگر، هر روش در صورتی تأثیرگذار است که اصول و شرایطی نیز در کنار آن رعایت شود. نام این عنصر جدید اصل است. | ||
کلیدواژهها | ||
تربیت اسلامی؛ اصل؛ روش | ||
مراجع | ||
References
https://ensani.ir/fa/article/212418
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 61 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3 |