تعداد نشریات | 8 |
تعداد شمارهها | 293 |
تعداد مقالات | 2,201 |
تعداد مشاهده مقاله | 4,789,195 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,371,743 |
نقش دینداری اسلامی در تمایل به نوآوری: یک تحلیل مبتنی بر نظریه نهادها | ||
جستارهای اقتصادی با رویکرد اسلامی | ||
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 10 بهمن 1403 | ||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30471/iee.2025.10689.2481 | ||
نویسندگان | ||
محمد سعید پناهی بروجردی* 1؛ احمدعلی رضایی2 | ||
1دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران | ||
2موسسه آموزش عالی علوم اسلامی انسانی، دانشگاه بین المللی المصطفی | ||
چکیده | ||
مقدمه: تأثیر دین بر رفتار انسان از زمان آدام اسمیت و ماکس وبر تا تحقیقات معاصر همچنان مورد توجه بوده است. پژوهشها نشان میدهند که اصول مذهبی نقش مهمی در رفتارهای اقتصادی و مدیریتی دارند و دین بهعنوان نهادی تأثیرگذار در جوامع، اقتصاد و سازمانها، نگرش افراد به نوآوری را شکل میدهد. بااینحال، اطلاعات محدودی درباره تأثیر نهادهای دینی، بهویژه اسلام، بر نوآوری و مکانیسمهای آن وجود دارد. برخی محققان معتقدند که نهادهای مرتبط با اسلام میتوانند موانعی برای نوآوری باشند، به دلیل محدودیت در آزادی، حقوق مالکیت، و مشارکت زنان در نیروی کار. این محدودیتها ممکن است بر ویژگیهای کارآفرینی نظیر ریسکپذیری تأثیر بگذارند. در مقابل، دیدگاهی دیگر بر این باور است که تعالیم اسلامی میتوانند جنبههایی مانند اخلاق کسبوکار، عدالت، و کارآفرینی اخلاقمحور را تقویت کنند و درنتیجه تمایل به نوآوری را افزایش دهند. با توجه به این دیدگاههای متضاد و نقش نوآوری در توسعه اقتصادی و اجتماعی، پژوهش حاضر با رویکرد نهادی، ارتباط بین دینداری اسلامی و تمایل به نوآوری را بررسی میکند. این تحقیق تأثیر ابعاد شناختی (باورها و آموزشها)، هنجاری (ارزشها و هنجارها)، و نظارتی (قوانین و مقررات) دینداری اسلامی را بر عوامل مؤثر بر تمایل به نوآوری تحلیل میکند تا به فهم بهتری از این تعامل پیچیده دست یابد. روش: پژوهش حاضر از رویکرد کمی برای بررسی رابطه بین دین اسلام و تمایل به نوآوری استفاده کرده است. جامعه آماری شامل کارآفرینان و نوآوران فعال در بخشهای مختلف اقتصادی و فرهنگی ایران است که در محیط اجتماعی و مذهبی کشور فعالیت میکنند. این گروهها شامل استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای کوچک و متوسط، دانشجویان و پژوهشگران، و بخشهای دولتی و نیمهدولتی مرتبط با نوآوری هستند. برای نمونهگیری، جامعه آماری ابتدا به طبقات مختلف تقسیم و از هر طبقه نمونههایی بهصورت تصادفی انتخاب شد. در نهایت، نمونه نهایی پژوهش شامل 1200 نفر از افراد منتخب بود که در نیمه دوم سال 1403 دادهها جمعآوری شدند. برای اطمینان از دقت و اعتبار ابزار جمعآوری دادهها، لازم است دو جنبه اصلی یعنی روایی و پایایی مورد بررسی قرار گیرد. برای اطمینان از روایی (اعتبار) پرسشنامه، از دو نوع روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شد. در مرحله نخست، روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و کارشناسان در حوزه دینداری اسلامی، نوآوری، و کارآفرینی تأیید شد. پرسشنامه به منظور پوشش کامل ابعاد موضوع پژوهش طراحی شد و از اصلاحات پیشنهادی متخصصان برای بهبود گویهها استفاده گردید. برای بررسی پایایی (اعتمادپذیری) پرسشنامه، از دو شاخص آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد. نتایج: در این پژوهش برای بررسی رابطه بین تمایل به نوآوری و دینداری اسلامی با در نظر گرفتن تأثیر متغیرهای کنترلی چون سن، تحصیلات، تجربه کاری و وضعیت کارآفرینی از تحلیل رگرسیون گامبهگام استفاده شده است. نتایج مدلها نشان داد که دینداری اسلامی بهعنوان یک سازه ترکیبی و هر سه بعد هنجاری، نظارتی و شناختی آن رابطه مثبت و معناداری با تمایل به نوآوری دارند (p-value < 0.05). در میان متغیرهای کنترل، سن تأثیر منفی معناداری بر تمایل به نوآوری داشته است، در حالی که تجربه کاری و وضعیت کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری بر نوآوری دارند. همچنین، تحصیلات بهعنوان یک عامل مهم برای تأثیرگذاری بر نوآوری در نتایج پژوهش حاضر تأیید شده است. مدلها همچنین نشان دادند که هر بعد دینداری اسلامی بهطور مستقل و ترکیبی تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل به نوآوری دارند. در مدلهای مختلف، نتایج برای بعد هنجاری، نظارتی و شناختی دینداری اسلامی بهطور قابلتوجهی مشابه بودند. این یافتهها بر اهمیت دینداری اسلامی در شکلگیری تمایل به نوآوری تأکید دارند. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد که هر سه بعد دینداری اسلامی، هنجاری، نظارتی و شناختی، تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل به نوآوری دارند. بهویژه بعد نظارتی دینداری اسلامی که به مکانیزمهای کنترل اجتماعی و فردی اشاره دارد، موجب تقویت نوآوریهای پایدارتر و اخلاقمدارتر میشود. این بعد بهطور غیرمستقیم موجب ارتقاء نوآوریهایی میشود که به نفع جامعه و در چارچوب اصول اخلاقی دین شکل میگیرند. همچنین، بعد شناختی دینداری اسلامی به درک فرد از اصول مذهبی اشاره دارد و افراد با دانش دینی بیشتر میتوانند نوآوریهایی با تأثیر اجتماعی ایجاد کنند. در مدل ششم، هر سه بعد دینداری اسلامی رابطه مثبت و معناداری با تمایل به نوآوری دارند، که تأثیر آنها بر نوآوری از طریق بهکارگیری اصول اخلاقی و اجتماعی تایید شده است. همچنین، متغیرهای فردی مانند تجربه کاری و وضعیت کارآفرینی تأثیرات قابلتوجهی بر تمایل به نوآوری دارند. پیشنهادهای سیاستی شامل طراحی برنامههای آموزشی بر اساس اصول دینداری اسلامی برای نوآوران و پژوهشگران، و برگزاری دورههای آموزشی با محوریت اخلاق و مسئولیت اجتماعی است. همچنین، بهمنظور تقویت نوآوری، سازمانها باید کارگاههای مهارتآموزی برای تقویت خلاقیت و نوآوری در میان کارکنان طراحی کنند و برنامههای حمایتی ویژهای برای زنان و گروههای سنی مختلف ارائه دهند. | ||
کلیدواژهها | ||
اسلام؛ دینداری اسلامی؛ نوآوری؛ نظریه نهادها؛ ابعاد شناختی؛ هنجاری و نظارتی | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 71 |